لناز حبیبی، بازیگر سریال «دردسرهای عظیم 2» از«بهار» میگوید:
چند سالی است در سریالهای مناسبتی نوروز و ماه رمضان بازی میکنید و رمضان امسال هم با سریال دردسرهای عظیم2 به شبکه سه آمدهاید. علت علاقه شما به حضور در کارهای مناسبتی و نقشهای مثبت چیست؟
دلیل خاصی ندارد، چون مناسبتی بودن سریال برایم مهم نیست. در واقع نقش و عواملی که قرار است با آنها کار کنم اهمیت دارد. همیشه علاقهمندم کار خوب انجام دهم که حرفی برای مخاطب داشته باشد. حال بر حسب اتفاق کارهای خوب در مناسبتهای نوروز و ماه رمضان به من پیشنهاد شده و من هم با کمال میل آنها را پذیرفتهام.
گرچه نقشهایی که معمولا بازی کردهام در آثار مناسبتی بوده، ولی همه آنها مثبت نبودهاند. در سریال «سیامین روز» ـ که ماه رمضان چند سال پیش پخش شد ـ یک نقش منفی را بازی کردم. فکر میکنم نقش منفی را هم میتوانم بخوبی بازی کنم. برایم مثبت یا منفی بودن نقش اهمیت ندارد. آنچه مهم است اینکه نقش برایم جای کار داشته باشد و بتوانم با عشق و علاقه آن را بازی کنم. وقتی با من برای بازی در سری اول سریال دردسرهای عظیم تماس گرفتند، فقط چند قسمت از فیلمنامه آماده بود و من هم همان را خواندم و داستان را نیز از زبان کارگردان و تهیهکننده شنیدم و از نقش خوشم آمد و بازی در آن را قبول کردم. البته در این انتخاب شناخت من از کارگردان موثر بود، چون در سریال «دودکش» بازی کرده بودم و آقای نیکنژاد نویسنده آن سریال بود.
خوشبختانه این سریال با اقبال مردم روبهرو شد. به همین دلیل وقتی قرار شد فصل دوم این سریال هم ساخته شود با اشتیاق فراوان بازی در آن را قبول کردم، چون قرار بود یک بار دیگر تجربه خوبی با برزو نیکنژاد به عنوان کارگردان سریال به دست آورم. علاوه بر آن فیلمنامه فصل دوم هم جذابیتهای خاص خودش را دارد و فکر میکنم مردم هم از دیدن این سریال لذت ببرند. علاوه بر آن، بهار در فصل دوم سریال دردسرهای عظیم 2 در موقعیتهایی قرار میگیرد که گاهی طغیان میکند و همین به شیرینیهای قصه اضافه کرده است.
پس با این تعریف، دیده شدن در یک اثر برایتان اولویت ندارد؟
نه به هیچوجه این مساله برایم مهم نیست. همیشه تلاش میکنم انتخابهایم درست باشد تا مردم از تماشای کارم لذت ببرند. در انتخابهایم کارگردان برایم اولویت دارد و اینکه فیلمنامه چگونه طراحی و نوشته شده است و بازیگران مقابلم چه کسانی هستند.
به نظر شما داستان دردسرهای عظیم بین قصه جدی و طنز گیر نیفتاده است؟
خیر. کارگردان این سریال، مخاطب را مجبور نمیکند به زور بخندد و هیچ کدام از بازیگران هم به دنبال خنداندن صرف مردم نیستند؛ اما در این اثر موقعیتهایی وجود دارد که باعث ایجاد طنز میشود. موقعیتهایی بانمک و شیرین که گاهی خندهدار میشود.
علاوه بر آن، ما یک موضوع خانوادگی و اجتماعی را در قالب داستانی بیان میکنیم که در جاهایی طنز هم میشود. در حقیقت میتوان گفت ما داستانی جدی را در قالب طنز بیان میکنیم، اما مساله اصلی این است که روایت باید درست باشد و هر روایت درستی، هم خنده دارد و هم گریه، البته آقای نیکنژاد دوست دارد مردم با دیدن آثارش حداقل لبخندی بر لب داشته باشند.
به همین دلیل شما سعی کردید نقشتان را در این سریال شیرین بازی کنید؟
بله، چون کارگردان از من اینطور خواست که نقش بهار را شیرین بازی کنم، در ضمن نویسندگان کار هم نقش بهار را اینطور نوشتند. در واقع بازیگر با راهنمایی کارگردان است که به نقش جان میدهد و آن را برای مخاطب تماشایی میکند. من هم سعی میکنم با استفاده از شیوه خودم و راهنمایی کارگردان هر جا لازم است بهار را شیرین یا تلخ به تصویر بکشم.
برای رسیدن به این شیوه اجرایی از نقش بهار چه کردید؟
لازمه حرفه بازیگری این است که بتوانید هر نقشی را در هر قالبی بپذیرید و آن را اجرا کنید. به همین دلیل وقتی بازی در اثری را میپذیرم به شخصیتپردازی و لحن بیان شخصیت فکر و آن را اجرا میکنم.
علاوه بر آن دوست دارم نقشم را درست بازی کنم و برای ارتباط برقرار کردن با شخصیت بهار هم تلاش کردم در ذهن خودم به کسانی که با این مشکل روبهرو هستند، نزدیک شوم تا برای مخاطب ملموستر شود و بتوانند با او ارتباط برقرار کنند.
از آنجا که فیلمنامه در این سریال همزمان با تولید نوشته میشود و فرصت بازیگر برای تحلیل نقش کم است، چگونه به نقش نزدیک میشوید؟
گرچه بازی در آثار مناسبتی معمولا با عجله همراه است، اما محاسن خودش را هم دارد، زیرا همزمان شما بازتابها را هم دریافت میکنید و در بخشهایی از کار میتوانید اصلاحات لازم را انجام بدهید.
آماده نبودن فیلمنامه دلیل نمیشود کسی در کارش کم بگذارد. ضمن این که ما کلیت قصه را میدانیم و بعد جزئیات در فیلمنامه ذکر میشود. بنابراین همه عوامل با شناخت سر کار حاضر میشویم. من معمولا فیلمنامههایی را انتخاب میکنم که به گروه سازنده آن اعتماد دارم. قبلا هم با مهران مهام، تهیهکننده و برزو نیکنژاد کارگردان کار کرده بودم و میدانستم حتما این سریال پرمخاطب خواهد بود و کار قابل قبولی میشود.
به نظرتان فراز و نشیبهای قصه دردسرهای عظیم 2 کم نیست؟ چون مخاطب میتواند حدس بزند چه اتفاقاتی میافتد.
به نظرم اینطور نیست، چون تا امروز مخاطب متوجه شده با پیشرفت قصه شاهد اتفاقات جالبی در این سریال خواهد بود. شخصا داستان سریال را خیلی دوست دارم و یکی از عواملی که در انتخاب من دخالت داشت، قصه سریال بود. به نظرم فراز و نشیبهای قصه به اندازه کافی است. روی فیلمنامه خیلی کار شده و شخصیتپردازیها درست بوده است.
در واقع هریک از شخصیتهای قصه روحیات خاص خودشان را دارند؛ بنابراین نمیتوان گفت فراز و نشیبهای قصه کم است.
نوع حضور بازیگر نقش مقابلتان (پارتنر) تا چه میزان میتواند در دیده شدن بازی شما موثر باشد؟
پارتنر نقش مهمی دارد. در سریال دردسرهای عظیم 1 و 2 بدهبستانهای خوبی میان من و بازیگر نقش مقابلم لطیف (جواد عزتی) و مادرم (مریم سعادت) برقرار است. من همیشه به این مساله تاکید کردهام که بخش زیادی از موفقیتم را در این سریال مدیون بازیگران نقش مقابلم هستم و از آنها خیلی آموختم و به عنوان پیشکسوت برای بازی در این سریال خیلی به من کمک کردند.
نقش مقابل شما را خانم مریم سعادت بازی میکند؛ مادری سختگیر که دوست دارد شما در هر کاری بهترین باشید. بازی در مقابل چنین شخصیتی چگونه بود؟
برخلاف نظر شما معتقدم مادر بهار سختگیر نیست. او فقط مادری دلسوز است. فیروزه شخصیتی دوستداشتنی و فداکار است. او مادری است که با سختیهای فراوان بچههای خود را بزرگ کرده و برای همین میخواهد فرزندانش در کار و زندگی موفق باشند و هر کس بچههایش را اذیت کند نسبت به او واکنش نشان میدهد. او تمام تلاشش را میکند تا دخترش خوشبخت شود.
به نظرم این ویژگی تمام مادران ایرانی است که آرزوهایی برای فرزندانشان بخصوص دخترانشان دارند. من بازخوردهای زیادی از مردم گرفتهام و کسانی اطرافم هستند که به من میگویند زندگی این شخصیتها مانند زندگی واقعی مردم است.
یکی از ویژگیهای نیکنژاد، گرفتن بازیهای ساده و به دور از بزرگنمایی است. با توجه به اینکه در گذشته با او در سینما و تلویزیون همکاری داشتید بازی در سریال دردسرهای عظیم 2 چه تجربهای برایتان به همراه داشته است؟
کار کردن با آقای برزو نیکنژاد خیلی سخت است؛ چون در تمام مدت، بازیگر باید حواساش به کارش باشد تا هر آنچه را او میخواهد از کار در بیاورد، حتی اگر یک پلان را آنطور که میخواهد درنیاورد تا صبح ادامه میدهد و اینطور نیست که خیلی راحت رضایتش را نسبت به یک صحنه اعلام کند.
به همین دلیل برخی بازیگران نمیتوانند با چنین شرایطی کنار بیایند و برنمیتابند، اما من از کار کردن با کارگردانان سختگیر لذت میبرم. متاسفانه این روزها شاهد هستیم بعضیها به راحت بازی کردن عادت کردهاند، ولی من این شرایط را دوست ندارم و علاقهمند به کار در آثار کسانی هستم که همه انرژیشان را میگذارند و براحتی از همه چیز عبور نمیکنند.
حتی اگر پلانی 20 برداشت شود، شما با همان انرژیای که بار اول مقابل دوربین رفتید، کار میکنید؟
تا به حال این اتفاق نیفتاده است، ولی اگر بدانم 20 برداشت به بهتر شدن کارم منجر میشود، چرا باید ناراحت شوم. به نظرم اگر بازیگر به کارگردانی اعتماد و ایمان داشته باشد و خودش را به دستش بسپارد، حتما نتیجه خوبی هم دریافت خواهد کرد.
هر کارگردانی در کار، ایده و سلیقه خود را دارد. برزو نیکنژاد تا چه میزان این موقعیت را برایتان فراهم میکند تا ایدههایتان را برای نقش بهار اجرا کنید؟
برزو نیکنژاد کسی نیست که جلوی خلاقیت بازیگر را بگیرد، اما در کار سختگیریهای خودش را دارد. بدقت پیشنهاد بازیگران را گوش میدهد. اگر پیشنهاد به نقش کمک کند موافق است و در غیر این صورت مخالفت میکند.
با پیشنهادهای شما برای نقش بهار موافق است یا مخالف؟
80 درصد از پیشنهادهایم رد میشود، اما با این حال من خسته نمیشوم و هر آنچه را برای نقش به ذهنم برسد، مطرح میکنم.
شما خودتان سریال را میبینید؟
بله و به عنوان مخاطب، سریال را خیلی دوست دارم. به نظرم کار قابل قبول و آبرومندی شده است و همه گروه برای تکتک پلانهای این سریال زحمت کشیدهاند و هیچکس در کارش کم نگذاشته است.